گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد نوزدهم
بخش پنجم: سوره ي فتح




اشاره
امیدآفرینی با یادآوري فتح مکه جداسازي مرز مؤمنان و کافران و منافقان گزارش صلح حدیبیّه و بیعت رضوان تفسیر قرآن مهر
جلد نوزدهم، ص: 185
اول: سیماي سورهي فتح
اشاره
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداي گسترده مهرِ مهرورز ص: 189
صفحه 61 از 125
کلیات
کلیات: سورهي فتح که در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل شد، داراي 29 آیه، 560 کلمه و 2438 حرف است. فتح
و چهل و هشتمین سوره در چینش کنونی (« مائده » و قبل از سورهي « صف » صد و یازدهمین سوره در ترتیب نزول (بعد از سورهي
است که از آیهي اول آن گرفته شده است. در این آیه از پیروزي پیامبر اسلام در بستن قرارداد « فتح » قرآن است. تنها نام این سوره
صلح حُ دیبیّه سخن به میان آمده است. در مورد فضیلت این سوره از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمود:
«1» . سورهاي بر من فرود آمد، که از تمام دنیا در نزد من محبوبتراست
ویژگی ها
ویژگی: در سورهي فتح داستانهایی آمده است، اما به خلاف سورههاي مکی از داستانهاي گذشتگان نیست، بلکه از وقایع
زندگی روزمرهي مسلمانان است.
اهداف
1. ایجاد امید به فتح و پیروزي در دل اهداف: هدفهاي اساسی این سوره عبارتاند از: ص: 186
مؤمنان؛ 2. جداکردن مرز بین مؤمنان، مشرکان و منافقان در رابطه با جهاد.
مطالب
2. اشارهاي به مقام والاي پیامبر اسلام صلی ؛( مطالب: الف) عقاید: 1. بیان نشانههاي خدا در پیروزيهاي مؤمنان (در آیات 20 و 24
2. تشویق به رحمت اسلامی بین ؛( الله علیه و آله و هدفهاي بلند او (در آیات 8 و 28 ). ب) اخلاق: 1. تشویق به تقوا (در آیهي 26
3. تشویق به سجود و عبادت (در آیهي 29 ). ج) احکام: 1. بیان حکم کسانی که از رفتن به جنگ معافاند ؛( مؤمنان (در آیهي 2
. 2. سخن از بیعت با پیامبر صلی الله علیه و آله که در حقیقت بیعت با خداست (در آیات 10 و 18 ). د) داستانها: 1 ؛( (در آیهي 17
گزارشی از حوادث صلح حُدیبیّهي پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با مشرکان مکه که سرآغاز پیروزيهاي مسلمانان گردید (در
. 3. شرح ماجراي بیعت رضوان (در آیهي 18 ). ه) مطالب فرعی: 1 ؛( 2. شرح فتح مکه و حوادث آن (در آیهي 27 ؛(4 - آیات 1
2. بیان ؛(16 - گزارشی از کارشکنیهاي منافقان و خواستهها و بهانههاي منافقان و شرکت نکردن آنان در جهاد (در آیات 11
صفات پیروان پیامبر صلی الله علیه و آله و مهربانی آنان به همدیگر ومثال آنان در تورات و انجیل (در آیهي 29 )؛ تفسیر قرآن مهر
3. تأکید بر راستی و تحقّق خواب پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مبنی بر ورود به مکه وانجام مناسک جلد نوزدهم، ص: 187
*** .(22 - 4. بیان سنت تغییرناپذیر الهی در شکست کافران (در آیات 21 ؛( عمره (در آیهي 27
دوم: محتواي سورهي فتح
پیروزي و پیامدهاي آن
3. إِنَّا - قرآن کریم در آیات اول تا سوم سورهي فتح به فتح المبین اسلام و پیامدهاي پیروزمندانهي آن اشاره میکند و میفرماید: 1
فَتَحْنَا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً* لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنْبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَیَهْدِیَکَ صِ رَاطاً مُسْتَقِیماً* وَیَنْصُ رَكَ اللَّهُ نَصْ راً
عَزِیزاً در حقیقت، ما با پیروزي آشکاري تو را پیروز کردیم؛* تا خدا آنچه از پیامد (کار) تو مقدم شده و آنچه مؤخّر شده را برایت
صفحه 62 از 125
بیامرزد و نعمتش را برتو تمام کند و تو را به راهی راست رهنمون شود؛* و خدا با پیروزي شکستناپذیري تو را یاري میکند. شأن
نزول: حکایت کردهاند که در سال ششم هجري پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به قصد سفر عمره به طرف مکه حرکت کرد و
حدود هزار و چهار صد مسلمان احرام پوشیده بدون تجهیزات جنگی با او همراه شدند؛ مشرکان از ورود آنان به شهر مکه
جلوگیري کردند و در روستاي حُدیبیّه قرارداد صلحی بین پیامبر صلی الله علیه و آله و مشرکان مکه منعقد گردید و مقرر شد در
سال بعد مسلمانان آزادانه به شهر مکه بروند و اعمال عمره و حج را به جا آورند و تا ده سال، جنگی بین مسلمانان و مشرکان
نباشد. براساس نظر مشهورِ مفسران، آیات فوق در این مورد نازل شد و آن صلح را فتحالمبین اسلام خواند؛ چراکه راه پیروزي
ص: 190 نکتهها و اشارهها: 1. مفسران قرآن در مورد «1» . اسلام را در جزیره العرب هموار ساخت
این آیات چند دیدگاه دارند: الف) اکثر مفسران این آیات را اشاره به صلح حدیبیه میدانند که پیروزي بزرگی براي مسلمانان به
شمار میآمد و زمینهساز فتح مکه و تسلط بر جزیره العرب و پیشرفت اسلام شد. ب) برخی مفسران این آیات را ناظر به فتح مکه
یا فتح خیبر و یا پیروزي برتمام دشمنان اسلام با دلایل و معجزات و برخی نیز اشاره به گشوده شدن اسرار علوم براي پیامبر صلی «1»
البته مانعی ندارد که همهي این معانی مقصود آیه باشد. اما قراین موجود در آیات بعد، با تفسیر اول، «2» . الله علیه و آله میدانند
که این صلح زمینهساز فتح خیبر و مکه و پیروزي اسلام شد. 2. در این آیات چهار پیامد و «3» یعنی صلح حدیبیه سازگارتر است
نتیجهي مهم فتح المبین اسلام بیان شده است: الف) آمرزش گناهان قبل و بعد پیامبر صلی الله علیه و آله؛ ب) تمام شدن نعمت الهی
بر پیامبر صلی الله علیه و آله (به وسیلهي فتح مکه و گسترش اسلام)؛ ج) هدایت پیامبر صلی الله علیه و آله به راه مستقیم (یعنی
ادامهي راه مستقیم الهی و افزایش هدایت)؛ ص: 191 د) پیروزي شکستناپذیر اسلام (با تسلّط بر
جزیره العرب و شکست نهایی مشرکان و یهود در این سرزمین). 3. اگر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله معصوم است، پس معناي
بخشش گناهان گذشته و آیندهي او چیست؟ مفسران در این مورد پاسخهاي متعددي دادهاند، از جمله این که: الف) مقصود ترك
اولی است؛ یعنی گاهی پیامبر صلی الله علیه و آله کار خوبی را انجام میدادند ولی میتوانستند کار بهتري انجام دهند و همین
مقدار نیز براي پیامبر صلی الله علیه و آله مناسب نبود و نیاز به استغفار و آمرزش و بخشش داشت. ب) مقصود آیه گناهانی است که
مشرکان به پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت میدادند؛ یعنی قبل از پیروزي هر مکتبی، مخالفان به آن مکتب و رهبرانش نسبتهاي
ناروا میدهند و حدسهایی میزنند و اگر آن مکتب شکست بخورد، میگویند: ما راست گفتیم، ولی اگر آن مکتب پیروز شود،
«1» . آن نسبتها و تهمتها و گناهانی که نسبت میدادند بی حاصل و افشا میشود و رهبر آن مکتب از آن نسبتها مبرا میگردد
دنباله و » به معناي « ذنب » ج) مقصود آیه معناي لغوي «2» . این تفسیر با برخی احادیث اهل بیت علیهم السلام تأیید میشود
ست. یعنی حتی کار صحیح هم ممکن است لوازم و پیامدهایی داشته باشد که به دیگران آسیب برساند و خدا به « پیامدکارها
وسیلهي پیروزهاي شیرین و نتایج خوب، آن پیامدها و لوازم نامطلوب را ترمیم میکند و میآمرزد. براي مثال، اگر جهاد با مشرکان
صورت بگیرد، برخی از آنان کشته میشوند و صدماتی روحی و اقتصادي به خانوادهي آنان میرسد که این صدمات از پیامدها و
لوازم غیر مقصود جهاد است. البته مانعی ندارد که هر سه تفسیر مراد آیه باشد؛ چون روایات مؤید تفسیر دوم معناي آیه را منحصر
4. هر چند خطاب این آیات به پیامبر صلی الله علیه و آله است ص: 192 «3» . دریک معنا نمیسازد
ولی مقصود همهي امت اسلام هستند و از آن جا که پیروزي مسلمانان و اسلام در حقیقت پیروزي رهبر اسلام نیز هست، به او
نسبت داده شده است. آموزهها و پیامها: 1. گاهی صلح خردمندانه، پیروزي بزرگی به شمار میآید. 2. پیروزي رهبر اسلام در
حقیقت پیروزي اسلام است. 3. پیروزي بر دشمن، آمرزشگر، کامل کنندهي نعمتها و هدایتگر است. 4. جایزهي پیروزي شما
بردشمن، آن است که خدا شما را بار دیگر بر دشمن پیروز میکند. 5. پیروزيهاي اسلامی را بزرگ بشمارید و از خدا بدانید.
*** قرآن کریم در آیهي چهارم سورهي فتح به قدرت الهی که مایهي آرامش مؤمنان و افزایش ایمان آنان است اشاره میکند و
صفحه 63 از 125
میفرماید: 4. هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّکِینَۀَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَاناً مَعَ إِیمَ انِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّماوَاتِ والْأَرْضِ وَکَ انَ اللَّهُ عَلِیماً
حَکِیماً او کسی است که آرامش را در دلهاي مؤمنان فرو فرستاد، تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند؛ و لشکریان آسمانها و زمین فقط
از آنِ خداست؛ و خدا دانایی فرزانه است. نکتهها و اشارهها: 1. در هنگام جنگ و مقابله با دشمن روحیهي بالاي ایمانی و حفظ
آرامش براي لشکریان ضرورت دارد که در پناه اطمینان به قدرت، علم و حکمت خدا و یاري او حاصل میشود که در آیهي فوق
2. در صلح حدیبیّه که مسلمانان در برابر به این مطلب مهم و سرّ نظامی اشاره شده است. ص: 193
دشمن قرارگرفتند، فقط اسلحهي مخصوص مسافر، یعنی شمشیري به همراه داشتند و فاقد تجهیزات نظامی بودند و این در حالی بود
که خطر حملهي مشرکان آنان را تهدید میکرد، به ویژه آن که خبر کشته شدن سفیر پیامبر صلی الله علیه و آله در مکه شایع شده
بود و در همان حال احرام بسته بودند و اجازهي ورود به مکه و انجام اعمال عمره را نیافتند و این برنگرانی آنان میافزود. در این جا
بود که با لطف الهی آرامش بردلهاي نگران مسلمانان فرود آمد و نه تنها احساس ضعف و ترس برطرف شد، بلکه برایمان آنان نیز
در اصل به معناي آرامش و اطمینان خاطري است که هرگونه تردید و وحشت را از انسان زایل میکند. این « سکینه » . افزوده شد. 3
آرامش یا جنبهي عقیدتی دارد و یا جنبهي عملی که انسان را در طوفان حوادث ثابت قدم میسازد. البته در برخی احادیث سکینه را
که اینگونه احادیث برخی ویژگیها و مصادیق سکینه را برمیشمارد، چون سکینه «1» . به ایمان یا نسیم بهشتی تفسیر کردهاند
زاییدهي ایمان است که همچون نسیمی بهشتی آرامبخش است. 4. ایمان داراي مراتب و مراحلی است و در احادیث نیز آمده است
پس فرد مؤمن نباید دریک مرحله متوقف شود، بلکه باید با افزایش معرفت و «2» . که ایمان همچون نردبانی است که ده پله دارد
عبادت و ارتباط با خدا، بر ایمانش بیفزاید. آموزهها و پیامها: 1. آرامش و ایمانافزایی، دو هدیهي الهی است. 2. به لشکر عظیم
. خدا در پهنهي هستی و علم و حکمت او توجه کنید تا ص: 194 به آرامش و ایمان برتر برسید. 3
افزایش ایمان در سایهي آرامش الهی تحقّق مییابد. 4. در جنگ و صحنههاي خطر، به روحیهي رزمندگان توجه کنید و بر آرامش
و ایمان آنان بیفزایید. *** قرآن کریم در آیهي پنجم تا هفتم سورهي فتح به پیامدهاي دیگر فتح المبین اسلام در سرنوشت مؤمنان
7. لِیُدْخِلَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَیُکَفِّرَ - و منافقان و مشرکان اشاره میکند و میفرماید: 5
عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَکَانَ ذلِکَ عِندَ اللَّهِ فَوْزاً عَظِیماً* وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکِینَ وَالْمُشْرِکَاتِ الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ
دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِیراً* وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزاً حَکِیماً تا مردان
مؤمن و زنان مؤمن را در بوستانهاي (بهشتی) وارد کند که نهرها از زیر [درختان] ش روان است، درحالی که درآن ماندگارند و
بديهایشان را از آنان میزداید؛ و آن نزد خدا کامیابی بزرگی است.* و مردان منافق و زنان منافق و مردان مشرك و زنان مشرك
که با گمان بدي به خدا گمان میبرند را (خدا) عذاب میکند، که حادثهي بد فقط بر (خود) آنان است؛ و خدا برآنان خشم گرفته
و آنان را از رحمتش دور کرده و جهنّم را براي آنان آماده ساخته است؛ و [این بد فرجامی است.* لشکریان آسمانها و زمین فقط
از آنِ خداست؛ و خدا شکستناپذیري فرزانه است. شأن نزول: حکایت کردهاند که پس از نزول آیات قبل که بشارتهایی براي
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله داشت، برخی مسلمانان دلتنگ شدند و به پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند: تفسیر قرآن مهر جلد
نوزدهم، ص: 195 خدا به تو توجه میکند، پس با ما چه خواهد کرد؟ در این هنگام آیهي فوق فرود آمد و بشارتهایی به مؤمنان
الف) «2» : نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات بیان شد که پیامد فتح المبین اسلام و صلح حدیبیّه براي مؤمنان چند چیز است «1» . داد
بهشتی شدن مؤمنان، چرا که آنان از خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله اطاعت کردند و مورد رضایت او قرار گرفتند. ب) آمرزش
لغزشها و گناهان مؤمنان، که اینها کامیابی و پیروزي بزرگی براي مؤمنان بود. 2. در این آیات به پیامدهاي فتح المبین و صلح
حدیبیّه براي مخالفان اسلام اشاره شده است؛ یعنی مجازات منافقان و مشرکان که به خدا بدگمان بودند و میگفتند مسلمانان سالم
به مدینه بازنمیگردند. این مجازات به چند صورت تحقّق یافت: الف) حوادثی همچون فتح مکه و شکست مشرکان؛ این شکست و
صفحه 64 از 125
فتح خیبر و گسترش اسلام موجب رسوایی و نا امیدي منافقان میشود و حوادث بد از هرسو آنان را احاطه میکند. ب) خشم خدا و
لعنت او براي منافقان و مشرکان که آنان را از رحمت او دور و به عذاب الهی نزدیک میسازد. ج) فرجام بد در جنّهم. 3. در این
آیه علاوه بر مردان منافق و مشرك از زنان آنان نیز یاد شده ص: 196 است، تا نشان دهد که زنان
منافق و مشرك نیز نقش مهمی در مخالفت اسلام داشتند و مردان را یاري و تحریک میکردند و از این رو مجازات خواهند شد.
این نوعی تأکید بر مجازات آنان است. 4. در این آیات به لشکر خدا در صحنهي هستی و شکستناپذیري و حکمت خدا اشاره
شده است، تا روشن سازد خدایی که چنین قدرتی دارد میتواند مخالفان اسلام را مجازات کند و براساس حکمت خویش چنین
بود که مناسب مقام لطف بر « علیم و حکیم » خواهد کرد. البته این مطلب در آیهي چهارم هم آمده بود، ولی در آن جا واژهي
آمده که مناسب مقام عذاب مخالفان است. 5. مقصود از لشکریان خدا، فرشتگان « عزیز و حکیم » مؤمنان بود و در این جا واژهي
نقش «1» . الهی و نیروهاي طبیعی، همچون صاعقه، زلزله و سیل و امواج نیرومند نامریی دیگرند، که همه گوش به فرمان الهیاند
هستی، نقشی از ایوان ماست خاك و باد و آب، سرگردان ماست رودها از خود نه طغیان میکنند آنچه میگوییم ما، آن میکنند ما
به دریا حکم طوفان میدهیم ما به سیل و موج فرمان میدهیم (پروین) 6. یکی از صفات منافقان و مشرکان بدگمانی به خداست.
آري؛ گاهی انسان به «2» . آنها فکر میکردند که پیامبر صلی الله علیه و آله و مؤمنان شکست میخورند و به مدینه باز نمیگردند
خود، خدا یا دیگران سوء ظن دارد، همان طور که ممکن است حُسن ظن داشته باشد. البته حسن ظن به خدا و دیگران خوب است
همان طور که بدگمانی به خود و ترس از اعمال خویش اگر به حد تفسیر قرآن مهر جلد ؛«3» و در احادیث بدان سفارش شده است
اما بدگمانی به مردم ممنوع است «1» . نوزدهم، ص: 197 افراط نرسد خوب است و موجب محافظت بر اعمال و رشد انسان میشود
همان طور که بدگمانی به خدا و وعدهها و رحمت او بد و نشانهي ضعف ایمان است. 7. در حدیثی از امام رضا علیه السلام ،«2»
من نزد گمان بندهي مؤمنم هستم؛ اگر گمان نیکی (به من) داشته » : روایت شده است که به خدا خوشگمان باش که خدا میفرماید
و در حدیث دیگر از پیامبر «3» .( باشد، با نیکی (با او رفتار میکنم) و اگر گمان بد (به من) داشته باشد، با بدي (با او رفتار میکنم
آموزهها و پیامها: 1. فتح و پیروزي عامل بخشش «4» . صلی الله علیه و آله روایت شده است که بهاي بهشت، حسن ظن به خداست
گناهان و بهشتی شدن مؤمناناست. 2. فرجام مؤمنان کامیابی بزرگ و بهشت ماندگاراست. 3. خدا، خطاپوش شماست. 4. پیروزي
مسلمانان، عامل عذاب مخالفان اسلام است. 5. بدگمانی به خدا، ازنشانههاي مخالفان اسلام است. 6. منافقان و مشرکان در انتظار
7. به لشکر خدا در صحنهي هستی و نیروي خشم، لعنت و فرجام عذابآلود باشند. ص: 198
شکستناپذیر و حکمت او توجه کنید (تا به تحقیقِ وعدهي او بر عذاب مخالفان پی ببرید). *** قرآن کریم در آیات هشتم و نهم
سورهي فتح به وظایف پیامبر صلی الله علیه و آله و مردم اشاره میکند و میفرماید: 8 و 9. إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِیراً*
لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَ بِّحُوهُ بُکْرَةً وَأَصِ یلًا در حقیقت، ما تو را گواه و مژدهآور و هشدارگر فرستادیم؛* تا به خدا
و فرستادهاش ایمان آورید و او را گرامی دارید (و دشمنانش را از او بازدارید) و بزرگش شمارید و صبحگاهان و عصرگاهان (و
شب هنگام) او را تسبیح گویید. نکتهها و اشارهها: 1. از آن جا که در جریان صلح حدیبیه برخی افراد نسبت به پیامبر صلی الله علیه
و آله حرمتشکنی کردند، لازم بودکه صفات و اهداف پیامبر صلی الله علیه و آله و وظایف مردم نسبت به او یادآوري شود تا مردم
باردیگر جایگاه بلند ایشان توجه نمایند؛ از این رو در این آیات صفات و اهداف پیامبر صلی الله علیه و آله و وظایف مردم در مورد
ایمان به او بیان شد. 2. در این آیات سه ویژگی مهم پیامبر صلی الله علیه و آله که از اهداف رسالت او نیز به شمار میآید، بیان
شده است که عبارتانداز: الف) گواه بودن پیامبر صلی الله علیه و آله، یعنی ایشان شاهد اعمال امت خویش و گواه بر پیامبران الهی
ب) پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مژدهرسان بودند و در مورد بهشت و رضوان الهی به مردم بشارت میدادند تا به «1» . بودند
طرف ایمان و کارهاي نیک بروند. ج) پیامبر صلی الله علیه و آله هشدارگر بود؛ یعنی مردم را از کارهاي بد برحذر میداشت و
صفحه 65 از 125
نسبت به دوزخ و فرجام بد هشدار میداد. 3. این آیات مردم را با سه وظیفه نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله آشنا میسازد: تفسیر
قرآن مهر جلد نوزدهم، ص: 199 الف) ایمان به پیامبر صلی الله علیه و آله همان طور که خدا را باور دارند؛ ب) دفاع از پیامبر صلی
4. در این آیات وظایف مردم در برابر «1» . الله علیه و آله و یاري او و منع از دشمنان او؛ ج) بزرگداشت پیامبر صلی الله علیه و آله
د) تسبیح و «2» ؛ خدا نیز مشخص شده است که عبارتاند از: الف) ایمان به او؛ ب) یاري دین او؛ ج) بزرگداشت خدا و دین او
تنزیه او در هر صبح و شام. آموزهها و پیامها: 1. پیامبر صلی الله علیه و آله شاهد شماست. 2. مژدهرسانی و هشدارگري از وظایف
رهبران الهی است. 3. ایمان به پیامبر، همچون ایمان به خدا لازم است. 4. پیامبر و دین خدا را بزرگ شمارید و از آنها دفاع کنید.
5. تسبیح خدا را در صبح و شام فراموش نکنید. ***
بیعت و خصوصیات آن
قرآن کریم در آیهي دهم سورهي فتح به بیعت رضوان اشاره میکند و با هشدار در مورد پیمانشکنی میفرماید: 10 . إِنَّ الَّذِینَ
یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ فَمَن نَکَثَ فَإِنَّمَا یَنکُثُ عَلَی نَفْسِهِ وَمَن أَوْفَی بِمَا عَاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَ یُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً
ص: 200 در حقیقت، کسانی که با تو بیعت میکنند، فقط با خدا بیعت میکنند، که دست (قدرت)
خدا برفراز دستان آنان است؛ و هرکس پیمانشکنی کند، پس فقط بر زیان خودش پیمان میشکند؛ و هرکه بدانچه بر آن با خدا
پیمان بسته است وفاکند، پس به زودي پاداشی بزرگ به او خواهد داد. شأن نزول: پیامبر صلی الله علیه و آله با هزار و چهار صد نفر
براي انجام اعمال عمره و با لباس احرام در دهکدهي حدیبیه، در نزدیک مکه فرود آمد و قاصدي را به طرف مشرکان مکه روانه
کرد، تا به آنان بگوید که مسلمانان به قصد جنگ نیامدهاند، ولی مشرکان نمایندهي پیامبر صلی الله علیه و آله را موقتاً بازداشت
کردند و از این رو خبر قتل او شایع شد که نوعی اعلام جنگ به مسلمانان بود. پیامبر صلی الله علیه و آله اعلام کرد که ما از این جا
حرکت نمیکنیم و در صورت لزوم پیکار میکنیم و مسلمانان را به تجدید بیعت با خود فراخواند و مسلمانان زیر درختی جمع
شدند و با او بیعت کردند که هرگز پشت به میدان جنگ نکنند و در سرکوبی دشمن تا پاي جان بکوشند. این خبر که به گوش
اشاره «1» ( مشرکان مکه رسید، وحشت کردند و تن به صلح با مسلمانان دادند. آیهي فوق به این بیعت (که بیعت رضوان نامیده شد
به معناي پیمان بستن براي فرمانبرداري از کسی است و از آن جا که در هنگام معامله وپیمان « بیعت » . نکتهها و اشارهها: 1 «2» . دارد
بستن دست دردست همدیگر میگذاشتند، این واژه به پیمان بستن گفته شده است. گویی در هنگام بیعت جان خویش را در
2. اگر خدا جسم «1» . معرض معامله با دیگري قرار میدهند و به او اعلام ص: 201 وفاداري میکنند
به چه معناست؟ مفسران این آیه را چند گونه تفسیر «. دست خدا بالاي دست آنان است » نیست و دست ندارد، پس جملهي
به معناي قدرت خداست که بر بیعت کنندگان سایه افنکده است؛ زیرا دلیل عقلی داریم که خدا جسم « دست خدا » ( کردهاند: الف
کنایه از « دست خدا » ب) تعبیر «2» . نیست، و گرنه محدود و مخلوق میشد و نیز در قرآن آمده است که هیچ چیز مثل خدا نیست
آن است که بیعت با پیامبر صلی الله علیه و آله بیعت الهی است؛ گویا دست خدا بالاي دست آنها قرار گرفته است و نه تنها با
ج) مقصود آن است که یاري خدا برتر از «3» . پیامبرش بلکه با خدا بیعت میکنند و اینگونه کنایهها در زبان عرب معمولی است
یاري مردم است. د) مقصود آن است که دست پیامبر صلی الله علیه و آله که در بیعت بالاي دست مردم قرار میگرفت در حقیقت
البته مانعی ندارد که هر چهار احتمال صحیح باشد، اما احتمال اول و دوم متناسبتر است؛ به ویژهي این که در «4» . دست خدا بود
در اصل به معناي بازگشودن است و در مورد « نَکَثَ » . ادامهي آیه سخن از عهد خداست و دست کنایه از قدرت واقع میشود. 3
پیمانشکنی نیز به کاررفته است. آیهي فوق هشدار میدهد که ص: 202 پیمانشکنان تصور نکنند
که به خدا زیان میرسانند، بلکه به خودشان زیان میرسانند؛ چون خدا نیازي به بیعت و عهد آنان ندارد و فواید این پیمانها به
صفحه 66 از 125
خود مردم میرسد. 4. در حدیثی از امام کاظم علیه السلام روایت شده که سه (گناه) است که انسان را هلاك میکند (و به عذاب
آموزهها و «1» . شدید الهی میافکند)، شکستن بیعت، ترك سنت (و روش پیامبر صلی الله علیه و آله) و جدایی از جماعت مردم
. پیامها: 1. بیعت با رهبران الهی، بیعت با خداست. 2. قدرت خدا همراه بیعت کنندگان با پیامبر صلی الله علیه و آله است. 3
پیمانشکنان به خود ضرر میزنند. 4. وفاداري به پیمانها به نفع خود شماست و پاداش بزرگ الهی را به دنبال دارد. *** قرآن
کریم در آیات یازدهم و دوازدهم سورهي فتح به گمانهزنی منافقصفتان متخلّف و پشیمانی ظاهري آنان اشاره میکند و میفرماید:
11 و 12 . سَیَقُولُ لَکَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَّا وَأَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِم مَا لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَن یَمْلِکُ لَکُم
مِنَ اللَّهِ شَیْئاً إِنْ أَرَادَ بِکُمْ ضَ رّاً أَوْ أَرَادَ بِکُمْ نَفْعَاً بَلْ کَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیراً* بَلْ ظَنَنتُمْ أَن لَن یَنقَلِبَ الرَّسُولُ وَالْمُؤْمِنُونَ إِلَی أَهْلِیهِمْ
أَبَداً وَزُیِّنَ ذلِکَ فِی قُلُوبِکُمْ وَظَنَنتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَکُنتُمْ قَوْماً بُوراً ص: 203 به زودي واپسماندگان از
با «! اموال ما و خانوادههایمان، ما را (به خود) مشغول داشت، پس براي ما آمرزش بخواه » : عربها (ي صحرانشین)، به تو میگویند
اگر (خدا) زیانی براي شما بخواهد، یا سودي براي شما بخواهد، پس » : زبانهایشان چیزي را میگویند که در دلهایشان نیست. بگو
چه کسی از طرف خدا براي شما صاحب اختیار چیزي است؟ (تا مانع او شود!) بلکه خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است.* بلکه
یقین کردید که فرستاده (ي خدا) و مؤمنان به سوي خانوادههایشان هرگز بازنخواهند گشت؛ و این در دلهاي شما آراسته شده بود
نکتهها و اشارهها: 1. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله براي انجام اعمال «. و با گمان بدي گمان بردید و گروهی هلاك شده بودید
عمره به سوي مکه حرکت کرد که منتهی به صلح حدیبیه شد، ولی قبل از حرکت، در میان قبایل بادیهنشین اعلام کرد که آنان در
این سفر همراه پیامبر صلی الله علیه و آله باشند، ولی اعراب سست ایمان از دستورات پیامبر صلی الله علیه و آله تخلّف ورزیدند و
گمان کردند که حرکت بدون سلاح به سوي مشرکان مکه که دشمن اسلام هستند، منتهی به شکست و کشته شدن مسلمانان
میشود. اما وقتی مسلمانان با دست پر بازگشتند و صلح حدیبیه را با برکات آن به ارمغان آوردند، اعراب بادیه نشین به فکر عذر
تراشی افتادند. 2. اعراب بادیهنشین گرفتار نوعی نفاق بودند و بهانههایی میآوردند که واقعیت نداشت و به زبان میگفتند: اموال و
خانواده مانع همراهی ما با شما شدند، اما در دل میدانستند که تحلیل و گمانهزنی و ترس آنان مانع شده بود و از این رو توبهي
آنان نیز نوعی نفاق بود. 3. بهانهتراشی و توجیه گناه، نوعی بیماري و نفاق است، که براي حفظ آبرو و جلوگیري از رسوایی و
گاهی براي فریب وجدان خویش انجام میشود. ص: 204 در حالی که انسانهاي صادق واقعاً از گناه
خود پشیمان میشوند و راه جبران و توبه را در پیش میگیرند. 4. هیچ چیز مانع تحقق ارادهي خدا نیست و اگر او بخواهد میتواند
هربلا و عذابی را برانسانها فرود آورد و یا هر نعمتی را به انسانهاي شایسته بدهد؛ پس عذرتراشی و نفاق در برابر او سودي ندارد،
و از تاریخ « به زودي » : بلکه او خریدار صداقت شماست و از همهي حالات و کارهاي شما باخبر است. 5. از لحن آیه که میگوید
استفاده میشود که این آیات در راه بازگشت پیامبر صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه نازل شده و پیش از آن که متخلفان نزد
و این نوعی پیشگیري الهی و پیشگویی قرآن بود. 6. در این آیات به «1» پیامبر بیایند و عذرتراشی کنند، آنان را رسوا کرده است
سوء ظن و گمانهزنی اعراب اشاره شده که میپنداشتند پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان از سفرمکه بازنمیگردند و همگی به
دست مشرکان کشته میشوند. و همین گمانهها در دل آنان زیبا جلوه داده شد و موجب هلاکت آنان گردید. آري؛ بدگمانی
انسان را به انحراف میکشاند و شیطان از همین راه وارد میشود و با وسوسهگري گمانههاي بد را زیبا جلوه میدهد و برکژروي
انسان میافزاید. 7. هلاکت اعراب منافقصفت به خاطر آن بود که از افتخار سفر بیعت رضوان به همراه پیامبر صلی الله علیه و آله
محروم شدند و نزد مردم رسواگردیدند و خود را گرفتار عذاب دردناکیکردند. 8. در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله خطاکاران
نزد آن حضرت میآمدند و به ایشان متوسّل میشدند و از پیامبر صلی الله علیه و آله میخواستند که براي آنان طلب آمرزش کند و
آیهي فوق این روش را نفی نکرده و فقط به اعراب اشکال میکند که دل و زبان شما یکسان نیست. تفسیر قرآن مهر جلد نوزدهم،
صفحه 67 از 125
ص: 205 آموزهها و پیامها: 1. با متخلّفان از دستورات رهبر اسلام، برخورد کنید. 2. منافقصفتان به بهانهي ثروت و خانواده در
. مقابلهي با دشمن کوتاهی میکنند. 3. دل و زبان شما همگون باشد. 4. چیزي و کسی نمیتواند جلوي ارادهي خدا را بگیرد. 5
گمان بد به رهبر اسلام و مؤمنان، عامل هلاکت افراد است. 6. مراقب گمانهزنیهاي بد و وسوسههاي درونی در این زمینه باشید.
*** قرآن کریم در آیات سیزدهم و چهاردهم سورهي فتح با هشدار به کافران، راه توبه را میگشاید و میفرماید: 13 و 14 . وَمَن
لَمْ یؤْمِنْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْکَ افِرِینَ سَ عِیراً* وَلِلَّهِ مُلْکُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ یَغْفِرُ لِمَن یَشَاءُ وَیُعَذِّبُ مَن یَشَاءُ وَکَانَ اللَّهُ غَفُوراً
رَحِیماً و هرکس که به خدا و فرستادهاش ایمان نیاورد، پس (سرنوشتش دوزخ است، چرا) که ما براي کافران شعلهي فروزان
(آتش) آماده کردهایم.* و فرمانرواییِ آسمانها وزمین فقط از آنِ خداست؛ هرکس را بخواهد (و شایسته بداند)، میآمرزد و
هرکس را بخواهد (و مستحق باشد)، عذاب میکند؛ و خدا بسیار آمرزنده [و] مهرورز است. نکتهها و اشارهها: 1. این آیات نوعی
هشدار و بشارت است؛ هشدار به منافقانی که در باطن کافرند و ایمان نمیآورند، که آتشی فروزان در انتظار آنان است و بشارت
به توبه کاران که آمرزش و لطف ومهر خدا در انتظارشان است. 2. در این آیهي مسأله آمرزش بر عذاب مقدم شده و در پایان آیه
نیز بر ص: 206 مهر و آمرزش الهی تأکید شده است؛ زیرا هدف اصلی تربیت و نجات انسان است و
از این رو راه بازگشت و آمرزش را حتی به سوي کافران میگشاید تا شاید توبه کنند و به راه حق آیند. 3. در این آیات باردیگر
برمالکیت و حاکمیت مطلق الهی برجهان و ارادهي آزاد او تأکید شده است، تا نشان دهد که همهي اختیار به دست خداست و
کسی نمیتواند مانع تحقق ارادهي عذاب یا آمرزش او شود. آموزهها و پیامها: 1. فرجام کافران عذابآلود است. 2. ایمان به پیامبر
صلی الله علیه و آله در کنار ایمان به خدا لازم است. 3. فرمان روایی مطلق جهان فقط از آنِ خداست؛ از این رو مانعی در تحقق
ارادهي او نیست. 4. عذاب و آمرزش شما به دست خداست. 5. آمرزش و رحمت خدا بر عذاب او مقدم است. *** قرآن کریم در
آیهي پانزدهم سورهي فتح به متخلّفان آماده طلب و بدزبان، و پاسخ منفی به آنان اشاره میکند و میفرماید: 15 . سَیَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ
إِذَا انطَلَقْتُمْ إِلَی مَغَانِمَ لِتَأْخُ ذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْکُمْ یُرِیدُونَ أَن یُبَدِّلُوا کَلَامَ اللَّهِ قُل لَن تَتَّبِعُونَا کَ ذلِکُمْ قَالَ اللَّهُ مِن قَبْلُ فَسَ یَقُولُونَ بَلْ
تَحْسُدُونَنَا بَلْ کَ انُوا لَا یَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِیلًا هنگامی که باشتاب به سوي غنیمتها به راه میافتید تا آنها را بگیرید، واپس ماندگان به
به دنبال ما نیایید. » : در حالی که میخواهند کلام خدا را تغییر دهند؛ بگو ،«. ما را واگذارید تا به دنبال شما بیاییم » : زودي میگویند
بلکه (آنان) جز اندکی به طور عمیق «. بلکه به ما حسد میورزید » : پس به زودي میگویند «. اینگونه خدا از پیش گفت
نمیفهمیدند. ص: 207 نکتهها و اشارهها: 1. وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله از سفر مکه و صلح
حدیبیه بازگشت، به فرمان خدا، به مسلمانان بشارت داد که به زودي خیبر را فتح میکنید، ولی تصریح کرد که شرکت در این
جنگ و غنایم آن مخصوص کسانی است که در سفر حدیبیه همراه او بودهاند و به متخلّفان نمیرسد. اما متخلّفان که چشم به غنایم
زیاد خیبر داشتند، خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و اجازهي شرکت در جنگ خیبر را خواستند، ولی آیهي فوق فرود آمد
و سرّ آنان را فاش کرد که متخلّفان براي به دست آوردن غنایم میآیند و میخواهند سخن خدا را در این مورد تغییر دهند و به
2. منافقان هرگاه به جنگی سخت فرا خوانده میشدند، در آن شرکت نمیکردند، اما اگر جنگ «1» . آنان اجازهي شرکت نداد
و همین نیز نشانهي نفاق آنان بود. 3. متخلفان منافق افرادي بدزبان و تهمتزن «2» کوتاه و پرغنیمتی بود در آن شرکت میکردند
بودند که مسلمانان را متّهم به حسادت و به طور ضمنی پیامبر صلی الله علیه و آله را تکذیب میکردند. البته همهي اینها ریشه
در اصل به معناي فهم عمیق است؛ یعنی متخلّفانِ منافقصفت، سطحینگرند و به « یَفقهُون » . درجهل و سطحینگري آنان داشت. 4
طور عمیق در مسائل فکر نمیکنند و خوب نمیفهمند. و همین جهل و سطحینگري عامل بدبختی و انحراف آنان است و از این رو
آنها همراهی پیامبر صلی الله علیه و آله و ثواب آخرت را رها و به غنایم دنیوي بسنده میکنند. 5. براساس حکایات تاریخی، پیامبر
صلی الله علیه و آله بعد از پیروزي مسلمانان در جنگ خیبر غنایم را بین مسلمانانی که در حدیبیّه بودند تقسیم کردند و تفسیر قرآن
صفحه 68 از 125
مهر جلد نوزدهم، ص: 208 سهم هر یک از آنان را که موفق به شرکت در خیبر نشدند (مثل جابر بن عبداللَّه انصاري) کنار
آموزهها و پیامها: 1. نافرمانان منافقصفت، در سختیها همراه شما نیستند، اما در هنگام راحتی و غنیمتگیري «1» . گذاشتند
حاضرند. 2. نافرمانان منافقصفت را از دنیاطلبی، بدزبانی و مخالفت با سخنان الهی بشناسید. 3. کم فهمی و سطحینگري انسان را
به نفاق، بدزبانی و تخلف از دستورات رهبر اسلام میکشاند. *** قرآن کریم در آیهي شانزدهم سورهي فتح متخلّفان را به
بازگشت و آزمایش دعوت میکند و نافرمانان را با عذاب تهدید میکند و میفرماید: 16 . قُل لِلْمُخَلَّفِینَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَی
قَوْمٍ أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ یُسْلِمُونَ فَإِن تُطِیعُوا یُؤْتِکُمُ اللَّهُ أَجْراً حَسَ ناً وَإِن تَتَوَلَّوْا کَمَا تَوَلَّیْتُم مِن قَبْلُ یُعَذِّبْکُمْ عَذَاباً أَلِیماً به
به زودي به سوي گروهی سخت نیرومند (و جنگآور) فراخوانده میشوید که با » : واپس ماندگان از عربها (ي صحرانشین) بگو
آنان بجنگید، یا اسلام آورند؛ و اگر اطاعت کنید، خدا پاداش نیکی به شما میدهد؛ و اگر روي برتابید، همان گونه که از پیش
نکتهها و اشارهها: 1. متخلفانِ از سفر مکه وحدیبیه اصرار میکردند که «. روي برتافتید، شما را با عذاب دردناکی عذاب میکند
درجنگ خیبر شرکت کنند و شاید ادعا میکردند که از کردهي خود پشیماناند و میخواهند با شرکت در جهاد آن را جبران کنند.
ص: 209 این آیه راه بازگشت را به سوي متخلفّان از سفر حدیبیه میگشاید و آزمایشی بزرگ براي
آنان قرار میدهد، تا راستگویی متخلفان اثبات شود؛ یعنی اگر از کردهي خود پشیماناند به صفوف مسلمانان درجنگ سخت
بعدي بپیوندند و جانفشانی کنند. 2. مقصود از جنگ سخت و دشمن نیرومند و جنگآور، همان جنگ حُنین است؛ زیرا مقصود از
و بعد از فتح خیبر جنگ سختی «1» گروهی که یا باید مسلمان شوند یا باید با آنان جنگید، اهل کتاب نیستند، بلکه مشرکان هستند
که با مشرکان صورت گرفت درحُنین بود که جنگآوران سختکوش طایفهي هَوازن و بنی سعد در آن شرکت داشتند و مسلمانان
« پشت سرگذاشته شده » تأکید شده که به معناي « مُخَلّفین » 3. درآیهي فوق و آیات قبل بر عنوان «2» . به سختی برآنان غلبه کردند
است و مقصود متخلّفان از سفر مکه و حدیبیّه هستند که از دستور پیامبر صلی الله علیه و آله تخلّف ورزیدند و مسلمانان با
بیتوجهی آنان را پشت سرگذاشتند و به طرف مکه رفتند. آري؛ مسلمانان به افراد سستعنصر و منافقصفت که از دستور رهبر
اسلام سرپیجی میکنند بیتوجه و بیاعتنا هستند. 4. در این آیه به متخلّفان طالب غنیمت، وعدهي به دست آوردن غنایم نمیدهد،
بلکه به آنان وعدهي پاداش الهی میدهد که این تعبیر معمولًا در مورد پاداشهاي اخروي به کار میرود؛ چراکه هدف جنگ و
جهاد در اسلام به دست آوردن غنایم نیست، بلکه دفاع در برابر حملهي دشمن و گسترش اسلام است. تفسیر قرآن مهر جلد
ولی در این «1» 5. دربرخی آیات قرآن به متخلّفان از جنگ تبوك اجازهي شرکت در جنگ بعدي را نمیدهد نوزدهم، ص: 210
جا اجازه میدهد. شاید این به خاطر آن که هنوز از متخلّفان از سفر حدیبیه، قطع امید نشده بود، اما از متخلفان از جنگ تبوك قطع
. امید شده بود و امیدي به اصلاح و بازگشت آنان نبود. آموزهها و پیامها: 1. براي پذیرش مجدد متخلّفان، آنان را بیازمایید. 2
جنگهاي سخت، آزمایشگاه صداقت افرادند. 3. با دشمن مبارزه کنید تا تسلیم شود. 4. خطا کاران متخلّف اگر مجدداً از رهبري
اطاعت کردند و از آزمایش سربلند بیرون آمدند مورد لطف خدا قرار میگیرند. 5. سرپیچی مکرر از دستورات الهی، عذابی
دردناك به دنبال دارد. *** قرآن کریم در آیهي هفدهم سورهي فتح به افراد معاف از جهاد و فرجام فرمانبرداران و نافرمانان
اشاره میکند و میفرماید: 17 . لَیْسَ عَلَی الْأَعْمَی حَرَجٌ وَلَا عَلَی الْأَعرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَی الْمَرِیضِ حَرَجٌ وَمَن یُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ یُدْخِلْهُ
جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَن یَتَوَلَّ یعَذِّبْهُ عَذَاباً أَلِیماً هیچ تنگی (و تکلیفی) بر نابینا نیست و (نیز) هیچ تنگی (و تکلیفی) برلنگ
نیست، و (نیز) بر بیمار هیچ تنگی (و تکلیفی) نیست؛ و هرکس از خدا و فرستادهاش اطاعت کند، او را در بوستانهاي (بهشتی) وارد
میکند که از زیر [درختان] ش نهرها روان است؛ و هرکس روي برتابد با عذاب دردناکی او را عذاب میکند. تفسیر قرآن مهر
جلد نوزدهم، ص: 211 شأن نزول: حکایت شده که پس از برخورد شدید با متخلفان از جهاد و وعدهي عذاب آنان، گروهی از
معلولین یا بیماران خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسیدند و تکلیف خود را جویا شدند و بدین مناسبت آیهي فوق فرود آمد و
صفحه 69 از 125
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به افرادي اشاره میکند که از شرکت درجهاد ناتواناند و از «1» . چند دسته را از جهاد معاف کرد
این رو معذور هستند؛ افراد نابینا، مریض و کسانی که نقص عضو دارند نمیتوانند به خوبی با دشمن جهاد کنند و شرط عمومی
اثبات شده است. 2. معذور بودن افراد فوق براي شرکت در «2» تکلیف، یعنی قدرت را ندارند و لزوم این شرط براساس عقل و نقل
جهاد است، اما در هنگام دفاع از حریم اسلام و مسلمانان، همه وظیفه دارند در جنگ شرکت کنند و لازم است که هر کس به
3. افرادي که از شرکت در نبرد معافاند، باید به اندازهي «3» . اندازهي توان خود دفاع کند واستثنایی در این مورد وجود ندارد
و یا با شرکت در حرکتهاي تبلیغاتی دیگران را به شرکت در جنگ «4» توان در پشت جبهه بکوشند یعنی با زبان خیرخواهی کنند
تشویق کنند و .... 4. قرآن کریم در این آیه نیز از روش تربیتی مقایسه استفاده میکند؛ یعنی فرجام افراد فرمانبردار را در برابر افراد
نافرمان ترسیم کرده، و پاداش گروه اول را بهشت و فرجام گروه دوم را عذاب دردناك معرفی میکند تا مردم بتوانند با تفسیر قرآن
مهر جلد نوزدهم، ص: 212 مقایسهي سرنوشت این دو گروه راه صحیح را آگاهانه انتخاب کنند. 5. در این آیه خدا و رسول جدا
ذکر شدهاند، اما عذاب نافرمانی آنها یکسان بیان شده است که همان عذاب دردناك است؛ یعنی اطاعت و نافرمانی خدا و رسول
. در ظاهر از هم جداست، اما در واقع از هم جدا نیست. آموزهها و پیامها: 1. افراد ناتوان از حضور در جبههي جنگ معافاند. 2
فرجام اطاعت از خدا و رسول صلی الله علیه و آله بهشت است، ولی فرجام سرپیچی، عذاب دردناك (تا شما کدامیک را انتخاب
کنید). 3. اطاعت از رهبر اسلام همراه با اطاعت خداست. 4. از دستور خدا و رهبر اسلام، سرپیچی نکنید که گرفتار عذاب الهی
میشوید. *** قرآن کریم در آیات هیجدهم و نوزدهم سورهي فتح به بیعت رضوان و پیامدهاي مهم آن اشاره میکند و
میفرماید: 18 و 19 . لَقَدْ رَضِ یَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبَایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّکِینَۀَ عَلَیْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحاً
قَرِیباً* وَمَغَانِمَ کَثِیرَةً یَأْخُ ذُونَهَا وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزاً حَکِیماً به یقین، خدا از مؤمنان خشنود شد، هنگامی که زیر درخت با تو بیعت کردند
و (خدا) آنچه را در دلهایشان بود دانست؛ پس آرامش را بر دلهایشان فروفرستاد و پیروزي نزدیکی به آنان پاداش داد؛* و (نیز)
غنیمتهاي فراوانی که آنها را میگیرند؛ و خدا شکست ناپذیري فرزانه است. نکتهها و اشارهها: 1. پیامبر صلی الله علیه و آله به
همراه هزار و چهار صد نفر از مسلمانان، بدون تجهیزات جنگی، براي انجام مراسم عمره راهی مکه بودند و در محلی به نام تفسیر
که «1» قرآن مهر جلد نوزدهم، ص: 213 حدیبیّه متوقف شدند. آن گاه پیامبر صلی الله علیه و آله نمایندهاي را به شهر مکه فرستاد
مشرکان او را موقتاً بازداشت کردند، اما شایعهي قتل او به گوش مسلمانان رسید و از این رو پیامبر صلی الله علیه و آله زیر درختی
از مسلمانان بیعت مجدد گرفت که براي پیکار با دشمن آماده باشند و کسی پشت به میدان جهاد نکند. این بیعت در تاریخ اسلام به
2. این آیات چهار پیامد مهم بیعت رضوان را بیان میکند «2» . بیعت رضوان مشهور شد و آیهي فوق پیامدهاي آن را بیان میکند
که عبارتاند از: الف) رضایت وخشنودي خدا از مؤمنان بیعت کننده، که رضایت او از همهي نعمتهاي بهشتی برتر است. ب)
آرامش برمؤمنان نازل شد؛ مؤمنانی که دلهاي آنان پر از ایمان و وفاداري بود، اما نسبت به آینده دلهره داشتند. آرامش الهی
د) غنیمتهاي فراوان فتح خیبر فقط نصیب «3» . دلهایشان را آرام ساخت. ج) پیروزي درجنگ خیبر پاداش نزدیک مؤمنان بود
مؤمنانی شد که در بیعت رضوان حضور داشتند و نیز غنایم فراوان دیگري بعد از آن نصیب مسلمانان شد. 3. در این آیات دو صفت
بیان شده است که اشاره به آن است که اگر خدا دستور صلح حدیبیه را داد حکمتی در کار بود و اگر « عزیز و حکیم » الهی، یعنی
در اصل به معناي دست دادن « بیعت » . وعدهي فتح و غنایم میدهد، توانا و شکست ناپذیراست و حتماً وعدهي او تحقق مییابد. 4
دو طرف معامله در هنگام خرید و فروش است، سپس به دست دادن افراد براي اعلام وفاداري، اطاعت و پیمان ایستادگی و حمایت
گفته شده است؛ یعنی بیعت کننده حاضر ص: 214 میشود که تا پاي جان بایستد و اطاعت کند و
5. بیعت قرارداد و معاهدهاي دو طرفه و نوعی عقد لازم است که بیعت کننده حق «1» . بیعتپذیر نیز از او حمایت و دفاع میکند
فسخ قرارداد را ندارد، اما بیعتپذیر میتواند بیعت خود را بردارد. بیعت از چیزهایی است که قصد قربت در آن لازم است و باید
صفحه 70 از 125
براي خدا باشد و شکستن بیعت را از گناهان کبیره شمردهاند. البته بیعت براي اطاعت در امور اجرایی است و حق قانونگذاري به
آموزهها و پیامها: 1. بیعت با رهبر اسلام، خشنودي خدا، آرامش و پیروزي به دنبال دارد. 2. آرامش قلبها «2» . بیعتپذیر نمیدهد
هدیهاي الهی است. 3. خدا (همان طور که از برون شما آگاه است) از درون دلهاي شما نیز آگاه است. 4. بیعت با رهبر اسلام،
غنایم زیادي براي مسلمانان به ارمغان میآورد. 5. (کارهاي) خدا بر اساس حکمت و قدرتی شکستناپذیر است (پس در تحقّق
وعدههاي او تردید نکنید). 6. با رهبر اسلام بیعت کنید تا خدا از شما خشنود شود. *** قرآن کریم در آیات بیستم و بیست و یکم
سورهي فتح به پیامدهاي دیگر بیعت رضوان اشاره میکند و میفرماید: 20 و 21 . وَعَدَکُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ کَثِیرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَکُمْ هذِهِ
وَکَفَّ أَیْدِيَ النَّاسِ عَنکُمْ وَلِتَکُونَ آیَۀً لِلْمُؤْمِنِینَ وَیَهْدِیَکُمْ صِ رَاطاً مُسْتَقِیماً* وَأُخْرَي لَمْ تَقْدِرُوا عَلَیْهَا قَدْ أَحَاطَ اللَّهُ بِهَا وَکَانَ اللَّهُ عَلَی
کُلِّ شَیْءٍ قَدِیراً ص: 215 خدا غنیمتهاي فراوانی به شما وعده داده بود که آنها را میگیرید؛ پس
این (غنایم) را شتابان به شما داد و دستان (تجاوزگر) مردم را از شما کوتاه کرد، تا نشانهاي براي مؤمنان باشد و شما را به راهی
راست رهنمون شود.* و (نیز غنایم) دیگري که شما توانایی (به دست آوردن) آنها را ندارید، که به یقین، خدا بر آنها احاطه دارد؛
و خدا بر همه چیز تواناست. نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از غنایمی که در کوتاهمدت نصیب مسلمانان شد، همان غنایم خیبر است
یعنی مسلمانان در سال هفتم هجري به طور «1» ؛ که با فاصلهي کوتاهی از بیعت رضوان و صلح حدیبیه به دست مسلمانان افتاد
ناگهانی حرکت و قلعههاي خیبر را محاصره و کانون تحریکات ضد اسلامی را سرکوب نمودند و منظور از غنایم فراوان، تمام
2. در این آیات بیان شده که یکی از الطاف خدا نسبت به مسلمانان «2» . غنایمی است که خدا در درازمدت نصیب مسلمانان کرد
آن بود که آنان را از تعرّض دشمن حفظ کرد. مقصود از این مطلب یا تعرّض مشرکان در نزدیک مکه در محل حدیبیه بود که
مسلمانان تجهیزات نظامی کافی نداشتند و نزدیکی مقرّ دشمن بودند ولی چنان وحشتی بر دل آنان افتاد که از هرگونه حمله به
مسلمانان خودداري کردند. یا تعرّض قبیلهي بنی اسد وبنی غطفان بود که میخواستند در غیاب مسلمانان به مدینه حمله کنند. و یا
تعرّض این دوقبیله به مسلمانان در حمایت از یهود خیبر بود که در اثر وحشت از تصمیم خود منصرف شدند. تفسیر قرآن مهر جلد
نوزدهم، ص: 216 البته مانعی ندارد که هر سه مورد مقصود آیه باشد، یعنی خدا در هر سه موضع از مسلمانان حمایت کرد و دشمن
3. جریان صلح حدیبیه و بیعت رضوان همه از نشانههاي خداست؛ چون برخی از مطالب آیات «1» . را از حمله به آنان بازداشت
و همهي این ماجرا دلیل صدق پیامبر صلی الله علیه و آله و وسیلهاي براي هدایت مردم به راه راست بود. «2» مربوط به آن خبر غیبی
4. دراین آیات خدا به مسلمانان وعدهي پیروزي بزرگتري را میدهد که به طور عادي بدان دست نمییابند، ولی قدرت و علم
این پیروزي یا همان فتح مکه و غنایم حُنین است و یا اشاره به فتوحات بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله «3» . خدا بدان احاطه دارد
آموزهها و پیامها: 1. بیعت با رهبر اسلام براي «4» . (همچون فتح ایران و روم) است که مسلمانان تحقق این امور را بعید میشمردند
مسلمانان فواید کوتاهمدت و بلندمدتی دارد. 2. خدا وعدهي غنیمت میهد، ولی باید خودتان تلاش کنید و آنها را به دست آورید.
3. منع شدن از حمله به شما، یکی از یاريهاي خداست. 4. به پیروزي و منع دشمن، به عنوان نشانههاي خدا و مایهي هدایت
بنگرید. 5. پیروزيهاي بزرگی در انتظار مسلمانان حامی رهبر است. 6. به بزرگی وعدههاي الهی و پیروزيها ننگرید و آنها را بعید
نشمرید، چون خدا بر هر کاري تواناست. *** ص: 217 قرآن کریم در آیات بیست و دوم و بیست و
سوم سورهي فتح به قانون دایمی شکست کافران و فرجام تنهایی آنان اشاره میکند و میفرماید: 22 و 23 . وَلَوْ قَاتَلَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا
لَوَلَّوُا الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا یَجِ دُونَ وَلِیّاً وَلَا نَصِ یراً* سُنَّۀَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَلَن تَجِ دَ لِسُنَّۀِ اللَّهِ تَبْدِیلًا و اگر (برفرض) کسانی که کفر
ورزیدند با شما میجنگیدند، حتماً با عقبگرد روي برمیتافتند (و شکست میخوردند)؛ سپس هیچ سرپرست و یاوري نمییافتند.*
(این) روش (و سنّت و قانون) خداست که از پیش، گذشت، و هیچ تغییري براي روش (و قانون) خدا نخواهی یافت. نکتهها و
اشارهها: 1. این آیات به کافران تذکر میدهد که نگویند اگر ما حمله میکردیم، مسلمانان شکست میخوردند و افسوس برکار
صفحه 71 از 125
خود بخورند؛ چراکه اگر بر فرض به مسلمانان حمله میکردند، بازهم شکست میخوردند، چون شکست کافران قانون حتمی الهی
است. 2. در این آیه به یکی از سنتها و قوانین الهی حاکم برتاریخ بشر اشاره شده است، که همان قانون شکست کافران است.
آري؛ هرگاه مؤمنانی ثابتقدم با قلبی پاك به مبارزه با کافران برخیزند، آنان را شکست میدهند، به طوري که پشت کرده و بدون
یاور و تنها فرار میکنند، همان طور که در جنگ بدر و احزاب اینگونه شد. آموزهها و پیامها: 1. هرگاه کافران با مسلمانان (با
ایمان وثابت قدم) مبارزه کنند، شکست میخورند. 2. با اسلام مبارزه نکنید که فرجام مبارزه با آن، فرار و تنهایی است. 3. شکست
کافران در طول تاریخ یک سنت و قانون الهی است. 4. قوانین الهی تغییرناپذیر است. *** ص: 218
قرآن کریم در آیهي بیست و چهارم سورهي فتح با اشاره به پیروزي مسلمانان در جریان صلح حدیبیه، عدم درگیري آنان با
مشرکان را نعمتی الهی میخواند و میفرماید: 24 . وَهُوَ الَّذِي کَفَّ أَیْدِیَهُمْ عَنکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ عَنْهُم بِبَطْنِ مَکَّۀَ مِن بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَکُمْ
عَلَیْهِمْ وَکَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِ یراً و او کسی است که دستان (تجاوزگر) آنان را از شما و دستان شما را از آنان در دل مکه کوتاه
کرد، بعد از آنکه شما را بر آنان پیروز ساخت؛ و خدا به آنچه انجام میدهید بیناست. شأن نزول: حکایت کردهاند که گروهی از
مشرکان (حدود 30 تا 80 نفر) تصمیم گرفتند به مسلمانان یا پیامبر صلی الله علیه و آله حمله کنند، ولکن به طور معجزهآسایی
نکتهها و «1» . توطئهي آنان خنثی و همگی دستگیر شدند، ولی پیامبر آنان را آزاد کرد آیهي فوق به این جریان اشاره دارد
اشارهها: 1. در این آیه به پیروزي مسلمانان بر مشرکان اشاره شده است: مقصود از این پیروزي یا همان پیروزي مسلمانان برگروه
توطئهگر و حمله کنندهي مشرکان است که در شأن نزول اشاره شد. و یا مقصود پیروزي کلی مسلمانان بر مشرکان در صلح حدیبیه
است که فتح المبین اسلام بود؛ چون مسلمانان با تعدادي محدود و بدون تجهیزات نظامی، به کنار شهر دشمن اسلام رفتند ولی
سالم و با دست پُر بازگشتند و امتیازات زیادي در صلحنامه از آنان گرفتند که زمینهساز گسترش و پیروزي تفسیر قرآن مهر جلد
نوزدهم، ص: 219 اسلام برکل جزیرةالعرب شد. 2. در این آیه عدم درگیري مسلمانان و مشرکان مکه در دل مکه را نعمتی الهی
معرفی میکند؛ چراکه: اولًا، مکه در آن عصر کانون قدرت مشرکان بود و به طور طبیعی باید مشرکان از فرصت حضور مسلمانان
بدون تجهیزات نظامی استفاده میکردند و به آنها حمله مینمودند ولی خدا وحشتی در دلهاي آنان افکند که حمله نکردند. و
ثانیاً، مکه حرم امن الهی بود و اگر درگیري در آن صورت میگرفت حرمتش شکسته میشد و این عیبی براي مسلمانان بود، ولی
خدا از این کار جلوگیري کرد. 3. همان طور که پیروزي نظامی نعمتی الهی است صلح پیروزمندانه و عدم درگیري و قدرت
خودداري هر دو طرف نیز از نعمتهاي الهی است که در موقع لزوم خدا به مسلمانان عنایت میکند. آموزهها و پیامها: 1. صلح
پیروزمندانه و جلوگیري از درگیري یکی از نعمتهاي الهی است. 2. در هنگام صلح هر دو طرف باید خودداري کنند. 3. خدا
کارهاي شما را تحت نظر دارد (پس مراقب اعمال خود باشید). *** قرآن کریم در آیهي بیست و پنجم سورهي فتح به
. خلافکاريهاي کافران و جلوگیري از جنگ با آنان به خاطر حفظ جان مسلمانان ناشناخته در مکه اشاره میکند و میفرماید: 25
هُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَصَ دُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْهَدْيَ مَعْکُوفاً أَن یَبْلُغَ مَحِلَّهُ وَلَوْلَا رِجَ الٌ مُؤْمِنُونَ وَنِسَ اءٌ مُؤْمِنَاتٌ لَمْ تَعْلَمُوهُمْ أَن
تَطَؤُوهُمْ فَتُصِ یبَکُم مِنْهُم مَعَرَّةٌ بِغَیْرِ عِلْمٍ لِیُدْخِلَ اللَّهُ فِی رَحْمَتِهِ مَن یَشَاءُ لَوْ تَزَیَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِینَ کَفَرُوْا مِنْهُمْ عَذَاباً أَلِیماً تفسیر قرآن مهر
جلد نوزدهم، ص: 220 آنان کسانی هستند که کفر ورزیدند و شما را از مسجدالحرام بازداشتند، و (نیز) قربانی بازداشت شده را از
رسیدن به قربانگاهش (منع کردند)؛ و اگر نبودند مردان مؤمن و زنان مؤمنی که آنان را نمیشناختید، که پایمالشان میکردید،
پس، از آنان، عیبی بدون هیچ دانشی، به شما میرسید (خدا هرگز مانع این جنگ نمیشد؛ لیکن شما را از حمله بازداشت)، تا خدا
هرکس را (شایسته ببیند و) بخواهد، در رحمتش وارد کند؛ اگر (برفرض مؤمنان و کافران از هم) جدا میشدند، حتماً، کسانی از
آنان را که کفر ورزیدند، با عذاب دردناکی عذاب میکردیم. نکتهها و اشارهها: 1. این آیه خلافکاريهاي مشرکان مکه را
برمیشمارد که عبارتاند از: الف) کفر ورزیدن آنان در برابر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله؛ ب) جلوگیري از زیارت مسجد
صفحه 72 از 125
الحرام و انجام مراسم عبادي عمره؛ ج) جلوگیري از قربانی کردن شترهاي قربانی در محل مخصوص آن یعنی مکه؛ به طوري که
مسلمانان مجبور شدند از زیارت مکه صرف نظر کنند و در همان دهکدهي حدیبیّه قربانی کنند و به مدینه بازگردند. آري؛
مشرکان به خاطر این گناهان بزرگ باید مجازات میشدند. 2. چرا خدا از مجازات مشرکان به دست مسلمانان جلوگیري کرد؟ در
پاسخ این پرسش در این آیه به حکمتهاي جلوگیري از جنگ مسلمانان با مشرکان و فلسفهي منع مجازات آنان اشاره شده است
که عبارتاند از: الف) گروهی از مردان وزنان با ایمان در مکه ناشناخته باقی ماندند و توانایی مهاجرت نیز نداشتند؛ اگر مسلمانان
به مکه حمله میکردند، برخی از آنان کشته میشدند و مشرکان برمسلمانان عیب میگرفتند و میگفتند مسلمانان به پیروان خود نیز
ص: 221 ب) هدف جلوگیري از جنگ مکه آن بود که برخی مشرکان مکه که «1» . رحم نمیکنند
شایستگی و زمینهي لازم را دارند هدایت شوند و یا هدایت شدگان در رحمت الهی وارد شوند و نجات یابند. 3. این آیه نوعی
هشدار به مشرکان مکه است که اگر این بار به شما رحم شد نه به خاطر ضعف مسلمانان بلکه به خاطر فلسفه و حکمت دیگري
بود، و اگر برفرض صفوف شما از مسلمانان مکه جدا میشد، حتماً شما را مجازات میکردیم. 4. در احادیث اسلامی روایت شده
که مقصود از جداسازي صفوف مسلمانان مکه از مشرکان، آن است که در آینده مؤمنانی از نسل کافران به وجود میآیند و خدا به
و همین معنا در مورد جنگ امام علی علیه السلام و امام «1» . خاطر آنان کافران مکه را مجازات نکرد تا آن فرزندان متولد شوند
«2» . مهدي (عجلاللَّه تعالی فرجه الشریف) نیز حکایت شده است که آنان هرکسی را نمیکشند، بلکه به نسل آنان نیز توجه دارند
البته مانعی ندارد که آیهي فوق اشاره به هر دو معنا، یعنی جداسازي صفوف مسلمانان ناشناختهي داخل مکه از مشرکان و نیز
جداسازي فرزندان آیندهي آنان باشد. آموزهها و پیامها: 1. کفر و جلوگیري از مسجد الحرام و رسیدن قربانی به مکه، از گناهان
بزرگ است. 2. در هنگام جنگ رعایت مردان و زنان مؤمنِ داخل سرزمین دشمن را بنمایید. ص:
3. هدف شما در جنگ رحمت و هدایتگري باشد نه کشتار. 4. در هنگام جنگ تلاش کنید صفوف بیگناهان را از 222
گناهکاران جدا سازید و سپس حمله کنید. 5. اگر نتوانستید صفوف کافران و مسلمانان را از هم جدا کنید، حمله را به تأخیر
بیندازید. 6. تا حد امکان از خطاهاي نا آگاهانه نیز بپرهیزید. *** قرآن کریم در آیهي بیست و ششم سورهي فتح به مقایسهي
دلهاي پر از تعصّب و خشم مشرکان با دلهاي آرام مؤمنان میپردازد و با اشاره به شایستگی آنان براي تقوا میفرماید: 26 . إِذْ
جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلوبِهِمُ الْحَمِیَّۀَ حَمِیَّۀَ الْجَ اهِلِیَّۀِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَ کِینَتَهُ عَلَی رَسُولِهِ وَعَلَی الْمُؤْمِنِینَ وَأَلْزَمَهُمْ کَلِمَ ۀَ التَّقْوَي وَکَانُوا أَحَقَّ
بِهَا وَأَهْلَهَا وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیماً (یاد کن) هنگامی را که کسانی که کفر ورزیدند، در دلهایشان تعصّب خشمآلود (که همان)
تعصّب خشمآلود (دوران) جاهلیت (بود،) قرار دادند؛ پس خدا آرامش خود را بر فرستادهاش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به
گفتار (و برنامهي) خود نگهداري ملزم ساخت؛ و (آنان) سزاوارتر به آن و اهل آن بودند؛ و خدا به هر چیزي داناست. نکتهها و
حُمی گفته میشود و » در اصل به معناي حرارتی است که از چیزي به وجود میآید؛ از این رو به حالت تب نیز « حمیّت » . اشارهها: 1
به حالت خشم و تعصب نیز حمیّت گویند. این حالت در اثر جهل و انحطاط فرهنگی و کوتهفکري به وجود میآید؛ از این رو این
تعصبات در دوران جاهلیت عرب شدیدتر بود و سرچشمهي بسیاري از جنگها شده است. ص: 223
2. در حدیثی از امام رضا علیه السلام روایت شده که تعصبی که موجب گناه است آن است که انسان افراد شرور قوم خود را از
«1» . نیکان اقوام دیگر برترشمارد، ولی دوست داشتن قوم خود تعصب نیست؛ تعصب آن است که آنان را در ستمکاري یاري کند
3. کافران تعصب خشمآلود را در دلهاي خود ایجاد کرده و به آن پاي بند بودند؛ از این رو دربرابر مسلمانان ایستادند و از ورود
آنان به مکه و انجام زیارت خانهي خدا و عمره جلوگیري کردند و گفتند: این مسلمانان با ما جنگیدند، حال اگر وارد مکه شوند و
سالم برگردند، عربها دربارهي ما چه خواهند گفت و آبروي ما خواهد رفت!! و این در حالی بود که در مراسم حج و زیارت کعبه
همه آزاد بودند و اگر کسی در آن جا قاتل پدر خود را میدید مزاحم او نمیشد، ولی تعصب خشمآلود مشرکان مانع ورود
صفحه 73 از 125
مسلمانان شد. 4. یکی از روشهاي تربیتی قرآن مقایسه و مقابلهي دو گروه متضاد است. در این جا نیز در برابر مشرکان متعصب،
حالات پیامبر و مؤمنان را بیان میکند، که خدا آرامشی در دلهاي آنان قرار داد؛ آرامشی که مانع تعصب و خشم آنان گردید؛ از
این رو با مشرکان درگیر نشدند و از مراسم عمره و قربانی در قربانگاه صرف نظر کردند و به مدینه باز گشتند و راه تقوا و پارسایی
در پیش گرفتند. آري؛ نتیجهي فرهنگ جاهلیت، تعصب خشمآلود است و نتیجهي فرهنگ اسلامی، آرامش، تقوا و صلحدوستی
است. 5. آرامش مؤمنان زاییدهي ایمان به خدا و اعتماد و توکل بر اوست، که انسان را بر نفس خویش مسلّط میسازد و در برابر
6. یکی دیگر از ویژگیهاي مسلمانان تقوا و پارسایی دشمن متعصب آرام میگرداند. ص: 224
است و اصولًا مسلمانان به تقوا سزاوارتر و شایستهترند و اهل تقوا هستند؛ چراکه حقیقت تقوا خودنگهداري و حفظ خویش از ضرر
دنیوي و اخروي و عذاب الهی است، ولی مشرکان خود را گرفتار زیان دنیوي و اخروي و عذاب کردهاند؛ پس نمیتوانند اهل تقوا
است، یعنی خدا روح تقوا را ملازم مؤمنان کرد و یا منظور فرمان است، یعنی « روح » در این جا یا به معناي « کلمه » باشند. 7. واژهي
و ایمان تفسیر « لا اله الا اللَّه » 8. در احادیث اهل بیت علیهم السلام نیز کلمهي تقوا به «1» . خدا به مؤمنان دستور داد که با تقوا باشند
البته اینگونه احادیث افرادي را «2» . شده است و نیز برخی احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان را کلمهي تقوا خواندهاند
. معرفی میکنند که تقوا را در وجود خود پیاده کرده و تقواي مجسّم هستند و مصداق کامل آیهي فوق شدهاند. آموزهها و پیامها: 1
مخالفان اسلام برتعصبات جاهلی تکیه میکنند. 2. تعصّب زمینهساز مخالفت با راه پیامبران است. 3. مؤمنان تقوا و آرامش داشته
باشند. 4. آرامش دل هدیهاي الهی به مؤمنان است. 5. خدا از همه چیزآگاه است (پس مراقب تقواي خویش باشید). *** تفسیر
قرآن مهر جلد نوزدهم، ص: 225 قرآن کریم در آیهي بیست و هفتم سورهي فتح با پیشگویی اعجازآمیزي به رؤیاي راستین پیامبر
صلی الله علیه و آله در مورد انجام مراسم عمره در مکه و پیروزي دیگري اشاره میکند و میفرماید: 27 . لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْیَا
بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِن شَاءَ اللَّهُ آمِنِینَ مُحَلِّقِینَ رُؤُوسَ کُمْ وَمُقَصِّرِینَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِن دُونِ ذلِکَ فَتْحاً
قَرِیباً به یقین، خدا به فرستادهاش، در خواب، به حق راست گفت که اگر خدا بخواهد، قطعاً، با امنیت وارد مسجدالحرام میشوید،
در حالی که سرهایتان را تراشیده و (یا) کوتاه کردهاید (و از کسی) نمیترسید؛ و (خدا) میدانست آنچه نمیدانستید؛ و جز این،
پیروزي نزدیکی (براي شما) قرار داده است. شأن نزول: پیامبر صلی الله علیه و آله در مدینه در خواب دیدند که به اتفاق یارانشان
براي انجام مراسم عمره، وارد مکه میشوند و این خواب را براي اصحاب خود بیان کردند و همگی خوشحال شدند و گروهی
تصور کردند که این خواب درهمان سال ششم هجري تحقق خواهد یافت. هنگامی که مشرکان در حُدیبیّه مانع ورود مسلمانان به
مکه شدند، این گروه در مورد صحّت خواب پیامبر صلی الله علیه و آله به تردید افتادند، و پیامبر صلی الله علیه و آله در پاسخ آنان
گفت: مگر من به شما گفتم که این رؤیا در همین امسال تحقق مییابد؟! آیهي فوق در هنگام بازگشت مسلمانان به مدینه در این
نکتهها و اشارهها: «1» . مورد فرود آمد و تأکید کرد که رؤیاي پیامبر صلی الله علیه و آله صادق است و قطعاً در آینده تحقق مییابد
1. رؤیاي پیامبر صلی الله علیه و آله یکی از اقسام وحی است و اجراي آن براي ص: 226 پیامبر صلی
2. این آیه یکی از پیشگوییهاي اعجازآمیز «1» . الله علیه و آله است، همان طور که در مورد ابراهیم و اسماعیل نیز اتفاق افتاد
قرآن است؛ زیرا با تأکید زیاد به مسلمانان وعده میدهد که خواب پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد داخل شدن شما به مسجد
الحرام تحقق مییابد، و این کار با کمال امنیت انجام میگیرد و طبق پیشگویی قرآن در سال بعد، یعنی ذي القعدهي سال هفتم
مشهور شد؛ زیرا قضاي عمرهي سال قبل به شمار آمد، که در اثر ممانعت مشرکان « عُمرة القضا » هجري این عمره انجام گرفت و به
همان پیروزي مسلمانان درجنگ خیبر بود که با فاصلهي کمی از صلح حدیبیه اتفاق افتاد « فتح قریب » انجام نشده بود. 3. مقصود از
اشاره به برخی آداب مراسم عمره است که « تراشیدن سر و گرفتن ناخن » 4. تعبیر «2» . و یهودیان اطراف مدینه کاملًا سرکوب شدند
تقصیر نام دارد و شخصی که لباس احرام پوشیده و محرم شده است در پایان به وسیلهي تقصیر از احرام خارج میشود. برخی این
صفحه 74 از 125
آمده است؛ « إن شاء اللَّه » 5. در این آیه تعبیر «3» . آیه را دلیل بر اختیار شخص مُحرِم در تراشیدن سر یا کوتاه کردن ناخن دانستهاند
یعنی اگر خدا بخواهد، شما با امنیت داخل مسجد الحرام میشوید. این تعبیر میتواند اشاره به چند مطلب باشد: تفسیر قرآن مهر
جلد نوزدهم، ص: 227 الف) نوعی آموزش براي مردم است که در هنگام خبردادن از آینده، بر ارادهي خدا تکیه کنند و ان شاء
اللَّه بگویند. ب) اشاره به مسلمانانی باشد که ممکن است بین سال ششم و هفتم هجري از دنیا بروند و موفق به عمره نشوند مگر آن
که خدا بخواهد. ج) اشاره به شرایطی است که خدا براي انجام عمره و تحقق وعدهي خویش قرار داده است؛ یعنی شرط باقی ماندن
مردم برخط توحید و آرامش و تقواست. البته مانعی ندارد که هر سه معنا مقصود آیه باشد. 6. در این آیه بیان شده که خدا
چیزهایی از جریان صلح حدیبیّه و تأخیر عمرهي پیامبر صلی الله علیه و آله به سال بعد میداند که شما نمیدانید. اسرار و فواید صلح
حدیبیّه و تأخیر عمره آن گاه آشکار شد که پایههاي اسلام در جزیرةالعرب محکم گشت و مسلمانان در جنگ خیبر پیروز شدند و
نامههاي پیامبر صلی الله علیه و آله براي سران ایران، روم و مصر نوشته شد. آموزهها و پیامها: 1. در خواب پیامبر صلی الله علیه و آله
هم شک نکنید که حتماً تحقق مییابد. 2. رؤیاهاي صادق یکی از راههاي دستیابی به اخبار آینده است. 3. قرآن کتابی اعجازآمیز
بگویید. « ان شاء اللَّه » است که پیشگوییهاي آن تحقق یافت. 4. در مورد کارهاي آینده تکیه بر ارادهي الهی را فراموش نکنید و
5. سفر عمره با امنیت و بدون ترس مطلوب است. 6. به دانش خود بسنده نکنید که خدا چیزهایی از حکمت کارها میداند که شما
نمیدانید. 7. در برنامهریزيها براي پیروزيهاي کوتاهمدت و بلندمدت، برنامهریزي کنید. *** ص:
228 قرآن کریم در آیهي بیست و هشتم سورهي فتح به پیروزي نهایی اسلام بر همهي ادیان و جهانیسازي اسلامی اشاره میکند و
میفرماید: 28 . هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَي وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَکَفَی بِاللَّهِ شَهِیداً او کسی است که فرستادهاش را با
هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همهي دین [ها] پیروز گرداند؛ و گواهی خدا کافی است. نکتهها و اشارهها: 1. آیهي قبل
وعدهي پیروزي کوتاهمدت مسلمانان در مورد فتح خیبر را داده بود، ولی این آیه وعدهي پیروزي درازمدت اسلام بر جهان را می
دهد. پیروزيهایی که به دنبال صلح حدیبیه، یکی پس از دیگري تحقق مییابد و روشن میسازد که این صلح فتح المبین اسلام
بود. 2. در مورد پیروزي اسلام که چگونه خواهد بود و چه زمانی تحقق خواهد یافت مفسران دوگونه پاسخ دادهاند: الف) مقصود
پیروزي منطقی و استدلالی اسلام بر ادیان دیگر است که هم اکنون تا حدود زیادي تحقّق یافته است. ب) پیروزي نظامی و ظاهري
بر ادیان دیگر است که تاکنون مناطق وسیعی از جهان و بیش از یک میلیارد نفر تحت پرچم اسلام قرارگرفتهاند و در آینده تمام
این کار در «1» . جهان و جهانیان زیر پرچم اسلام در میآیند، همان طور که در آیات قرآن مکرر براین مطلب تأکید شده است
زمان امام مهدي (عجلاللَّه تعالی فرجه الشریف) تکمیل میشود و نوعی جهانیسازي اسلامی تحقق مییابد که براي بشریت نتایج
مثبتی به بار میآورد. 3. در حدیثی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده که ص: 229 در
4. آیهي فوق نوعی پیشگویی «1» . روي زمین خانهاي و خیمهاي باقی نمیماند، مگر آن که خدا اسلام را در آن وارد میکند
پیروزي نهایی اسلام است و هر پیشگوییاي نیاز به گواه و شاهد صدق دارد و در این جا خداي متعال خود شاهد و گواه است و
نیاز به شاهد دیگري ندارد. آموزهها و پیامها: 1. پیروزي نهایی از آنِ اسلام است. 2. مسلمانان به آیندهي پیروزمند خویش امیداوار
باشند. 3. در عصر کنونی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله صاحب هدایت و دین حق است. 4. گواه پیروزي اسلام، خداست. 5. به
دنبال جهانیسازي اسلامی باشید. *** ص: 230
جهانی سازي مثبت (مهدوي) و جامعه جهانی مطلوب
جامعهي جهانی مطلوب قرآن نوید جهانیسازي مطلوب: قرآن کریم، جهانیسازي مطلوب (جهان مهدوي) را مطرح میکند و نوید
2. سرانجام مستضعفان بر زمین مسلط ؛( میدهد: 1. دین خدا سرانجام پیروز و بر تمام جهان حاکم میشود (توبه، 33 و صف، 9
صفحه 75 از 125
4. خدا وعده داده که مؤمنان شایسته کردار ؛( 3. سرانجام بندگان صالح حاکم بر زمین میشوند (انبیاء، 105 ؛( میشوند (قصص، 5
2. شایستهسالاري ؛( بر زمین مسلط شوند (نور، 55 ). ویژگیهاي جامعهي جهانی مطلوب: 1. دینسالاري (توبه، 33 و صف، 9
6. آزاد از غل و ؛( 5. جامعهي نورانی (ابراهیم، 1 ؛( 4. مستضعفسالاري (قصص، 5 ؛( 3. ایمان سالاري (نور، 55 ؛( (انبیاء، 105
زنجیرها (اعراف، 157 ). ص: 231 قرآن کریم در آخرین آیهي سورهي فتح به رسالت پیامبر اسلام
صلی الله علیه و آله و صفات مسلمانان در تورات و انجیل اشاره میکند و میفرماید: 29 . مُحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی
الْکُفَّارِ رُحَمَ اءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْ لًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً سِیَماهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ
وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَي عَلَی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا
الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِیماً محمد صلی الله علیه و آله فرستادهي خداست؛ وکسانی که با او هستند، بر کافران سختگیر (و)
در میان خود مهرورزند؛ آنان را رکوعکنان [و] سجدهکنان میبینی، درحالی که بخشش و خشنودياي از خدا میجویند؛ نشانهي
آنان در چهرههایشان از اثر سجده [نمایان است؛ این مثال آنان در تورات است و مثال آنان در انجیل است: همانند زراعتی که
جوانهاش را بیرون آورده، پس آن را تقویت کرده و محکم گرداند، پس بر ساقههاي خود راست قرار گیرد، در حالی که
کشاورزان را شگفت زده کند؛ تا کافران را به خاطر آنان به خشم آورد! خدا به کسانی از آنان که ایمان آوردند و [کارهاي شایسته
انجام دادند، آمرزش و پاداش بزرگی را وعده داده است. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه نام پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله
صریحاً برده شده و او به عنوان رسول خدا معرفی شده است؛ او رسول خداست و خدا به این امر گواهی میدهد چه مشرکان و
مخالفان اسلام بپسندند و چه نپسندند. 2. در این آیه بیان شده که همراهان و پیروان پیامبر صلی الله علیه و آله، یعنی مسلمانان، در
برابر دشمنان اسلام، همچون سدّي فولادین ایستادهاند، اما با برادران مسلمان خود مهربان هستند و سختگیري نمیکنند. بر سر
اغیار چون شمشیر باش هین! مکن روباه بازي، شیر باش آتش اندر زن به گرگان چو سپند ز آن که آن گرگان عدوّ یوسفاند
(مولوي) 3. یکی از ویژگیهاي مسلمانان عبادت آنهاست که دو رکن اصلی آن رکوع و سجود است که این دو رمز تسلیم در برابر
. خدا و نفی کنندهي غرور و خودخواهی است. آري؛ مسلمان در برابر خدا کرنش و سجده میکند تا در برابر غیر او کرنش نکند. 4
یکی دیگر از صفات مسلمانان آن است که به دنبال خشنودي خدا هستند و پاداش و رزق خود را از او میخواهند؛ نه براي
نشان میدهد که « فضل » ریاکاري قدم بر میدارند و نه انتظار پاداش از مردم دارند، بلکه چشمشان به سوي خداست. 5. تعبیر
مؤمنان واقعی اعمال صالح خود را کمتر از آن میدانند که مستحق پاداش الهی باشد؛ از این رو از فضل و بخشش الهی پاداش
میخواهند. 6. در این آیه یکی از نشانههاي پیروان پیامبر صلی الله علیه و آله را چهرهي عبادي آنها معرفی میکند که اثر سجده در
آن است. مقصود از اثر سجده یا همان اثر ظاهري سجده در پیشانی است و یا مفهوم گستردهتري دارد؛ یعنی آنان چهرهاي الهی
دارند که به خوبی نشان میدهد در برابر خدا، حق، قانون و عدالت تسلیم هستند و این علامت در تمام وجود و زندگی آنان
که ) «2» و در حدیثی از امام صادق علیه السلام روایت شده که مقصود از آیه، بیداري شب براي نماز است «1» . منعکس است
نورانیت آن در روز در چهره نمایان میشود). ص: 233 البته مانعی ندارد که همهي این معانی
مقصود آیه باشد. 7. مثال و وصف پیروان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در تورات و انجیل آمده است و همین اوصافی که در این
آیه بیان شده، قبلًا به موسی و عیسی علیهما السلام گفته شده بود. البته ممکن است این اوصاف در تورات و انجیل کنونی یافت
نشود؛ چرا که این دو کتاب دستخوش تغییر و تحریف شدهاند. 8. در مثال انجیل پنج وصف براي مسلمانان بیان شده است: الف)
آنان جوانه میزنند و رشد میکنند و زیاد میشوند؛ ب) تقویت میشوند و به رشد آنان کمک میشود؛ ج) محکم میشوند و از
حالت ضعف خارج میشوند؛ د) آنان برپاي خود میایستند و بردیگران تکیه نمیکنند و استقلال خود را حفظ میکنند. ه) رشد
چشمگیر و تعجبآوري خواهند کرد که دوستان را به شگفت و دشمنان را به خشم میآورند. 9. اوصافی که از تورات حکایت
صفحه 76 از 125
شده بود، بیشتر به جنبههاي ظاهري و عاطفی مسلمانان اشاره داشت و اوصافی که از انجیل حکایت شده، بیشتر به جنبهي حرکت
و رشد سریع مسلمانان اشاره دارد. 10 . در این آیه اشاره شده است که یاران پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان به دو گروه
یعنی برخی مسلمانان بر ایمان و عمل صالح برجا نمیمانند اما گروهی از آنان «1» ؛ مؤمنان شایسته کردار و غیر آنها تقسیم میشوند
کسانی که با پیامبر اسلام صلی الله علیه » پابرجا میمانند که در این صورت آمرزش و پاداش بزرگی در انتظار آنان است. 11 . تعبیر
اشاره به کسانی دارد ص: 234 که در فکر، اخلاق و عمل همراه با پیامبر بودند که « و آله هستند
شامل اصحاب همعصر پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان زمانهاي بعد میشود که از خط فکري و عملی و اخلاقی آن حضرت
پیروي میکنند، ولی شامل منافقصفتان نمیشود که همزمان و همراه ظاهري پیامبر صلی الله علیه و آله بودند، ولی خط فکري و
عملی آنها با آن حضرت متفاوت بود. آري؛ قرآن بارها اشاره کرده که گروهی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله منافق بودند
و تاریخ بعد از پیامبر هم نشان میدهد که همهي اصحاب یکسان و در یک راه نبودند و حتی برخی در جنگ جمل و صفین و «1»
نهروان با صحابهي بزرگ پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی علی علیه السلام جنگیدند؛ پس نمیتوان همهي اصحاب پیامبر صلی الله
علیه و آله را عادل و معصوم دانست. آموزهها و پیامها: 1. با کافران سختگیر و با مسلمانان مهربان باشید. 2. عبادت، خداخواهی،
سیماي صالحان داشتن و رشد زیاد از نشانههاي مسلمانان است. 3. مسلمان باید تقویت شود تا مستقل گردد. 4. رشدي اعجابآور
داشته باشید تا دوستان را شاد و دشمنان را خشمگین سازید. 5. مؤمنان شایستهکردار در انتظار آمرزش و پاداش بزرگ الهی باشند.
ص: 235 «2» . 6. همراهی با رسول خدا صلی الله علیه و آله، مهر و قهر میطلبد
بخش